جلسه هفته سوم شهریور انجمن بهار نارنج

انجمن ادبی بهار نارنج در هفته سوم شهریور نیز برگزار شد. در ابتدای برنامه جناب آقای خوشبخت مسئول انجمن به عنوان شعر شروع جلسه شعری از شاعر شیرازی بیژن سمندر خواندند. در ادامه برنامه جناب استاد زیانی غزلی از حافظ به شرح زیر را خوانده و تفسیر کرد.

ساقیا برخیز و در ده جام را *** خاک بر سر کن غم ایام را
ساغری می بر کفم نِه تاز سر *** برکشم این دلق از رق فام را
گرچه بد نامی است نزد عاقلان *** ما نمی خواهیم ننگ و نام را
باده در ده چند ازین باد غرور *** خاک بر سر نفس بد فرجام را
دود آه سینه ی نالان من *** سوخت این افسردگان خام را
محرم راز دل شیدای خود *** کس نمی بینم ز خاص و عام را
با دلآرامی مرا خاطر خوش است *** کز دلم یک باره بُرد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن *** هر که دید آن سر و سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب *** عاقبت روزی بیابی کام راتفسیر عرفانی

1.ای ساقی برخیز و در میان عاشقان، جام شراب را به گردش درآور تا از آن بنوشیم و مست شویم و غم و اندوه روزگار را به فراموشی بسپاریم و فقط به تو بیندیشیم.
2.ای معشوق!جام شراب را به دستم بده تا از آن بنوشم و مست گردم تا این خرقه ی سیاه رنگ ریایی را از سر درآورم و به دور اندازم و به دور از تزویر و ریا به عبادت تو مشغول شوم.
3.اگر چه باده نوشی و مست شدن، نزد عاقلان و زاهدان ظاهرپرست، سبب بدنامی و رسوایی است، اما به این سخنان اعتنایی نداریم و از این ننگ و بدنامی نمی هراسیم.
4.ای معشوق!باده بده تا بنوشیم و مست گردیم و تکبّر و خودبینی را از سر بیرون کنیم؛ تا کی گرفتار غرور و هوای نفس باشیم؟ خاک بر سر این نفس بدعاقبت باد.
5.آه آتشین من که از سینه ی سوزان و پر خون من بیرون می آمد، چنان بود که در این مرده دلان بی تجربه و خام -که از لذات عشق و مستی محرومند -اثر کرد و شوری در میانشان برپا شد.
6.در تمام دنیا حتی یک همراز پیدا نمی شود که بتوانم اسرار دل عاشق خود را برایش فاش کنم؛ چون هیچ کس نمی فهمد که من چه می خواهم بگویم.
7.دلم به عشق معشوق و دلآرامی خوش است که به یک باره قرار و آرامش را از من ربوده است.او اطمینان قلبی ای به من عطا کرده که در روزگار هجران نیز با یاد وصالش سکونت و آرامشی برای حاصل می شود و هرگز غمگین نمی شوم.
8.هر کس که معشوق مرا که سرو قامتی در کمال و زیبایی است، دید، دیگر به سرو چمن توجهی ندارد.کسی که دلش جلوه گاه حضرت دوست شده باشد، کجا می تواند به مظاهر عالم طبیعت نظر داشته باشد؟!
9.ای حافظ! گر چه تحمل روزگار فراق، بسیار سخت است، ولی صبر کن؛ چون روزی مورد عنایت معشوق قرار خواهی گرفت و به کام دل خود واصل خواهی شد و روزگار وصال خواهد رسد.

در ادامه برنامه شاعران عضو انجمن و مهیمانان جلسه اشعار خود را خواندند. 

کتابخانه عمومی حافظیه شیراز...